یک نفر خیلی خیلی مظلوم و تنها و غریب توی تعطیلات عید که همه خارج از شهر بودن سکته کرده باشه افتاده باشه تو دستشویی 
سه ماه بی حرکت فقط زل بزنه تو چشم آدما 
دیروز بالاخره رفته باشه
تو بیای نصفه شبی مث دیوونه ها اسمشو تو گوگل سرچ کنی شاید باشه... آخه باورت نشه انقد تنها انقد غریب انقد...

خاله جون ببخش که آخر نشد با قلم جادویی قرآن خوندن یادت بدم. قلمش بدقلق بود بخدا.